مورچه در طنز
مورچه در ادبیات و نگاه رسانه ای امروزی، مظهر تابعیت به زندگی سخت اشتراکی ( کمونیست) و بدبختی های این نگرش سیاسی شکست خورده است.
البته این نگاه لیبرالی طنز گونه به مورچه، مملو از تناقص است گو اینکه هیچکدام از کشورهای رها شده از کمونیست که به غرب گراییدند عملا خوشبخت نشدند و ته اعتباری هم اگر دارند از صدقه سری همان دوران است.
هالیوود و مورچه
ضمن احترام به کارتون بسیار جذاب و خنده دار مورچه و مورچه خوار که عمری کودکان دهه شصتی را خنداند، پرونده مورچه را از یک انمیشن جدیدتر باز می کنیم.
مورچه ی بنام زی در یک انمیشن هالیوودی محصول 1998 کمپانی دریم ورکز، مدام در حال کار کندن حفره و زمین است این مورچه کارگر قهرمان با شکستن سنت ها عاشق ملکه آینده کلونی می شود و سرانجام کلونی مورچه ها را نجات میدهد.
در این روایت فرد گرایی مطلق آن هم در داستانی که مربوط به منضبط ترین جامعه جهان است دهن کجی واضح به شیوه زندگی سوسیالیستی بود.
هالیوود دهها انیمشن که روایتش مخصوص مورچه هاست تولید کرده تا به کودکان جهان بفهماند که دوره زندگی اشتراکی و سیاست پیرامون آن به سر آمده است و عجبا که همین عموسام منتقد، میلیاردها دلار به چین کمونیست بدهکار است.
مورچه در ادبیات کهن فارسی مظهر پشتکار و اتحاد است، درس گرفتن سرداری شکست خورده از هفتاد بار تلاش مورچه ای برای بالا رفتن از سوراخی یا بیت معروف؛ مورچگان را چو بود اتفاق ،شیر ژیان را بدرانند پوست ، همه حکایت از نگاه تحسین برانگیز نویسندگان به این موجود سخت کوش دارد.
باز هم هالیوود
داستان فیلم ترسناک « مورچه ها» و روایت فهم و ادراک تبعیت گونه مورچه ها از شرایط محیطی در این فیلم که منجر به تسخیر بخشی از یک جزیره در آمریکای جنوبی توسط نوعی مورچه یغماگر می شود نشان داد که مورچه اصولا با کسی سر شوخی ندارد.
در انیمیشن دیگری از هالیوود بنام زندگی مورچه ها محصول 2005 کمپانی سونی پیکچرز ، این بار مورچه ها که توسط تعدادی ملخ به استثمار کشیده شده اند دست به دامن چند مزدور می شوند،روایتی کپی شده از هفت سامورایی آکیرو کروساوا است، منتها هالیوود باز هم با طعنه به منش جمعگرایی در این انمیشن به قهرمان پروری لیبرالیسم پرداخته و باز هم با انکار قدرت جمعی به ببیننده یادآور شد که منجی جامعه را در فرد بجویند.
به حضور عزیز خوانندگان دریا عرض شود که مورچه ها در ادبیات دوره های گذشته خیلی برایشان دلسوزی شده مثلا نوشته اند؛ میازار موری که دانه کش است یا مورچه چیه که کله پاچه اش چی باشه، که البته این مثل نشان دهنده کوچکی این موجود است، ولی باور کنید الان چینی ها از پودر مورچه به عنوان یک غذای مقوی در صنعت فضایی خودشان بهره می برند.
در اینجا جا داره یک یادی هم از مورچه های گزنده بندرعباس کنیم این عزیزان که از گونه(گلوله) مهاجر هستند معلوم نیست که از کجا تشریف آوردند اما خدا نصیب نکند وقتی آدم را میگزد انگاری تیر خوردید ،حداقل تا بیست دقیقه خاریدن جای گزیدگی روی شاخش هست، لاکردار هیچ رحم و مروتی هم ندارد.
مورچه ها در ادبیات و طنز امروزی عمدتا در جوک های بی مایه سایت های زرد حضور دارند اما گاهی هم وارد نگاه جناحی می شوند و رسانه های هر دو جناح از سر این یک ذره مورچه هم نمی گذرند.
و در آخر حتم داریم مورچه در مطالب و داستان های فراوانی حضور دارد ،بر ما خورده نگیرید که چرا عمده این پرونده بر مورچه های هالیوودی اختصاص یافت، اول که این فیلم ها و انمیشن ها خیلی جذاب دوبله می شوند، دوم که مخاطب امروزی بارها این کارتون ها و فیلم ها را دیده و کاملا با این مورچه ها مانوس هست، در مقابل چند تا کتاب طنز یا داستان درباره مورچه خونده است!! واقعا جواب دادن به این سوال سخت است.ولی از دید ما همیشه حق با مخاطب هست.